اضطراب ریاضی موجب ضعف فرآیندهای ذهنی برای انجام عملیات ریاضی، منفی نگری و سردرگمی دانش آموزان میشود. این گروه با اجتناب از کلاس ریاضی، ناتوانی در انجام آزمونهای ریاضی و اضطراب و تشویش فراوان از یادگیری این درس طفره میروند.
این تصور که استعداد ریاضی مادرزادی است یا پسرها نسبت به دخترها عملکرد بهتری در درس ریاضی دارند، یا درس ریاضی درس منطق است، نه درس خلاقیت، موجب عقب نشینی و مقابله برخی از دانش آموزان از یادگیری علم ریاضی می شود.
عوامل موثر در ایجاد اضطراب ریاضی
الف- عوامل محیطی
1ـ فشارهای والدین:
بدیهی است نقش والدین در اضطراب کودکان از درس و مدرسه بسیار موثر و غیرقابل انکار است.
گروهی از پدر و مادرهایی که خود در درس ریاضی ضعیف و کند بودهاند این احساس و نگرش خود را به فرزندشان نیز منتقل میکنند یا گروهی دیگر نیز با فشارها و توقعات خارج از توان فرزندشان آنان را دچار ترس و اضطراب میکنند.
2ـ شیوه آموزش آموزگاران:
گروهی از آموزگاران و معلمان مقطع ابتدایی بدون در نظر گرفتن موقعیت ذهنی- روانی دانش آموزان و میزان استعدادها و تواناییهای آنان، مسائلی برای حل کردن طرح میکنند که از عهده بیشتر شاگردان کلاس خارج است. در این گونه موارد، دانش آموزان احساس بیکفایتی و ناتوانی میکنند و نسبت به استعداد و عملکرد خود بدبین و وازده میشوند.
3ـ محتوای کتابهای ریاضی:
در مواردی نیز محتوای کتاب و ترتیب درسهای ریاضی به گونهای است که یادگیری مفاهیم ریاضی، سخت جلوه میکند و موجب گیجی و سردرگمی دانش آموزان میشود.
در چنین مواردی اگر آموزگار هم کمی درایت و تلاش از خود به خرج ندهد و آموزش را راحتتر نکند، موجب بیزاری دانش آموزان از درس ریاضی میشود، زیرا آنان احساس میکنند که چیزی نمیفهمند.
4ـ تجارب منفی:
نمرههای پایین از درس ریاضی، پیش زمینههای ذهنی، آموزگاران جدی و سختگیر، روشهای تدریس اشتباه، توجه نکردن به مراحل رشد ذهنی کودکان و آزمونهای پیچیده پی درپی، همگی میتوانند موجب بدبینی دانش آموزان نسبت به درس ریاضی شوند.
ب - شیوههای اشتباه آموزش ریاضی
1ـ تاکید بیش از اندازه بر به یادسپاری:
ریاضی درسی است که بیش از آن که به حفظ کردن نیاز داشته باشد، به فهمیدن و درک کردن نیاز دارد. درک قوانین و مفاهیم ریاضی موضوعی است که برای تدریس این درس باید در وهله نخست مدنظر باشد.
2ـ تاکید بر سرعت در پاسخ گویی:
مساله حل کردن و پاسخ دادن به سوالات درس ریاضی نیاز به درک مساله و پرسش آموزگار دارد. پس با فشار آوردن بر دانش آموزان که سریع پاسخ دهید، نمیتوان مشکلی را حل کرد.
در این گونه موارد، دانش آموزی که قدری کندتر از دیگران عمل میکند، احساس بیکفایتی و ضعف میکند و از یادگیری و درک مساله عاجز میماند.
در مواردی پیش میآید که آموزگاری از این که درسی را چند بار تکرار کند و دانش آموزان متوجه نشوند، دچار ناکامی و سرخوردگی میشود. اما اگر همین آموزگار روش خود را تغییر دهد و آهستهتر مفاهیم ریاضی را برای دانش آموزان جا بیندازد، به طور حتم نتیجه بهتری خواهد گرفت.
3- یکنواختی و ابتکار نداشتن آموزگاران در شیوه تدریس:
اغلب دانش آموزان دوست دارند مساله ها و پرسشهای متنوع و لذت بخش را پاسخ دهند. برای مثال، آموزگار میتواند برای به فکر واداشتن دانش آموزان، آنها را در شرایط عینی روزمره زندگی قرار دهد و انتظار داشته باشد که آن مساله را حل کنند. فروشگاهی خیالی با مجموعهای از جنسها با قیمتهای مختلف و تجسم صحنه خرید و فروش کالا برای کودکان ابتدایی بسیار ملموس، عینی و قابل درکتر است تا مثالی دور از ذهن، که کودک هیچ تصوری درباره آن در ذهن ندارد.
دانش آموزان ابتدایی (به ویژه دخترها) نیاز به هرچه عینیتر کردن مسائل دارند.
آنها به دلیل رشد ذهنی شان هنوز قادر به درک مسائل انتزاعی نـیسـتند، بـرای درک مسالـه و آسـان سازی آن باید از روشهای ملموس استفاده کرد.
4ـ نداشتن درک درست از کاربرد ریاضی در زندگی:
بدیهی است اگر دانش آموزان موارد استفاده از ریاضی را در زندگی روزمره بشناسند و به کار بندند، علاقه بیشتری نسبت به یادگیری این درس از خود نشان خواهند داد.
پ - عوامل فردی
1ـ کاهش اعتماد به نفس:
تسلط نداشتن بر انجام چهار عمل اصلی و اولیه ریاضی، درک مساله و راه حل آن موجب کاهش اعتماد به نفس دانش آموز در یادگیری درس ریاضی میشود و این چرخه ضعیف (ندانستن، بیعلاقگی و بیزاری از درس ریاضی) موجب دوری گزیدن از کلیه درسهای مرتبط با ریاضی «هندسه، ترسیم، جبر، مثلثات و غیره) در آینده میشود.
2ـ ا حساس ضعف و کمبود:
اغلب دانش آموزانی که به درس ریاضی علاقه ندارند، از اشتباه کردن پای تخته سیاه میهراسند. آنها تصور میکنند اگر نتوانند پاسخ سوالی را درست جواب دهند، مورد تمسخر و خنده هم کلاسیهایشان قرار میگیرند.
در حالی که آموزگار وظیفه دارد با اتخاذ روشهای گوناگون مانع بروز این گونه صحنهها شود.
3ـ تشویق دخترها به یادگیری ریاضی:
گروهی از والدین تصور میکنند که دخترهایشان نیازی به یادگیری عمیق ریاضی ندارند. همان قدر که بتوانند در این درس نمره قبولی بیاورند، کافی است. در حالی که امروزه تمامی رشتههای درسی به نوعی با ریاضی، برنامه نویسی، حل مساله، تفکر انتزاعی و شیوه استدلال کردن سر و کار دارند.
پس بهتر است دخترها نیز همچون پسرها به یادگیری علم ریاضی تشویق شوند تا امکان دسترسی به رشتههای گوناگون را داشته باشند.
اضطراب ریاضی ونقش آموزگاران
بدیهی است رفتارهای پنهان و آشکار (کلامی و غیرکلامی) آموزگار در بروز اضطراب دانش آموزان از درس ریاضی تاثیر زیادی دارد. زمانی که آموزگار ناخودآگاه اخم میکند یا با جملاتی توهینآمیز و ترشرویی موجب کاهش اعتماد به نفس شاگرد میشود، او را از دستیابی به جواب نهایی پرسش یا مساله بازمی دارد.
در مواردی نیز، اضطراب از آموزش صحیح درس ریاضی به دانش آموزان موجب ضعف شیوههای تدریس آموزگار میشود و ریشههای اضطراب را در دانش آموزان به وجود میآورد. گروهی از آموزگاران نیز تصور می کنند ریاضی مقطع ابتدایی به قدری ساده است که تمامی دانش آموزان باید آن را بفهمند.
در حالی که اگر با مراحل رشد ذهنی کودکان آشنا باشند، این انتظار بیمورد را از آنها نخواهند داشت. شناخت اعداد، عددنویسی، درک بزرگتر و کوچک تر، فهم عمل جمع و تفریق و درک مفهوم ضرب و تقسیم نخستین گامهای آموزش ریاضی است.
در کنار آموزش این مفاهیم، آموزگار باید درک مساله، شیوه طرح مساله، قابل فهم بودن مساله، درک راه حل مساله و بیان شیوه حل مساله را نیز به دانش آموزان بیاموزد. هرچه مساله برای دانش آموزان قابل فهمتر و ملموستر باشد، یافتن راه حل مساله نیز برای آنان راحتتر خواهد بود.
هرچه آموزگار از مثالها، تمرینها و راهکارهای عینیتر استفاده کند، شاگردان ریاضی را شیرینتر، آسانتر و عملیتر خواهند یافت. آموزگاران باید به این نکته توجه داشته باشند که شاگردان ابتدایی هنوز نمیدانند چطور باید ریاضی را یاد بگیرند.
به آنها یاد میدهند که عملیات جمع و تفریق را حفظ کنند، در حالی که هنوز مفاهیم زیربنایی (استدلال کردن) را نیاموختهاند. آنها برای هرچه آسانتر کردن آموزش ریاضی به دانش آموزان باید سعی کنند شیوهها و روشهای تدریس را متناسب با نیازهای دانش آموزان کلاس خود تغییر دهند. آنها باید ابتدا:
1ـ نسبت به ریاضی نگرش و دیدی مثبت و سازنده در خود و شاگردانشان ایجاد کنند. آموزگار باید بپذیرد که وظیفه خطیر آموزش امری ساده و راحت نیست. کودکانی که تا چند سال پیش هیچ انتظاری از آنها نمیرفت، به تـــدریج گام در مسیر یادگیری و آموزش گذاشتهاند.
پیشرفت آنها مرحله به مرحله است. آنها ابتدا مفاهیم اولیه را باید یاد بگیرند. درک مساله ریاضی نیاز به تفکر دارد. اگر دانش آموزی در یکی از این مراحل دچار ضعف و کاستی باشد، گامهای بعدی را با دردسر پشت سر خواهد گذاشت.
چه بسا آنچه را که در طول سالهای ابتدایی خوب نیاموخته است، تا سالهای جوانی و بزرگسالی نیز نتواند خوب بفهمد.
در نظر داشته باشید، باورهای آموزگاران درباره درس ریاضی تاثیر شگرفی بر عقاید دانش آموزان میگذارد. اگر معلمی از تدریس ریاضی احساس فشار و ناراحتی کند، موجب انتقال این احساس به دانش آموزانش میشود. اگر هدف آموزگار کاهش استرس دانش آموزان است، نباید بگوید سریع جواب بده./ خیلی آسان است./ ریاضی خیلی مهم است./ مسائل را به تنهایی حل کن. / نه، اشتباه کردی.
در عوض باید بگوید:
اگر عجله کنی، حتماً اشتباه میکنی./ اگر سعی کنی تمامی مساله را ذهنی حل کنی، ممکن است اشتباه کنی./سعی کن گام به گام مساله را حل کنی.
این کار باعث میشود که مساله را خوب بفهمی و راه حلهای آن را درست حدس بزنی./ زمانی که مساله را نوشتی، یک بار آن را توضیح بده.
آموزگاران باید بپذیرند:
الف- دانش آموزان با یکدیگر تفاوت دارند.
ب- هر دانش آموزی شیوه واحدی برای فکر دارد. حل یک مساله ممکن است روشهای مختلفی داشته باشد. پس بهتر است به هر دانش آموزی اجازه دهند که با شیوه خودش مساله را حل کند.
ج- هیچ گاه دانش آموزان را با یکدیگر مقایسه نکنند.
2- دانش آموزان را با درس توجیه کند. آموزگار ابتدایی باید سعی کند فلسفه سادهای از ریاضی را برای دانش آموزانش توضیح دهد. گفت وگو و واضح سازی عملیات ریاضی، امکان پرس وجوهای کلاسی، اشکالگیری، ارائه تمرینهای ساده به پیچیده، گوشزد کردن قوانین ریاضی به دانش آموزان از جمله نکاتی است که معلم درس ریاضی باید به آنها توجه داشته باشد.
3ـ انجام آزمونهای کوتاه و متنوع میتواند از اضطراب ریاضی دانش آموزان بکاهد. تستهای ساده ریاضی، حل مسائل آسان ریاضی، موفقیتهای پی درپی در آزمونهای ریاضی و پیشرفت گام به گام در درس ریاضی موجب تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان در یادگیری علم ریاضی میشود. پرسشهای سادهای که آموزگار مطمئن است دانش آموزان پاسخهای آنها را میدانند، آزمونهای هفتگی که از بین درسهای هفته انتخاب شده است و تمرینهای مکرری که صرفاً برای یادآوری درسهای قبلی آورده میشود، نیز موجب حضور ذهن دانش آموزان در کلاس میشود.
4-مثـبت نـگـری را بـه دانــش آموزان بیاموزید
با پایان هر سال تحصیلی دانش آموزان یک سری تجارب و خاطرات خوشایند و ناخوشایند را با خود به سال تحصیلی جدید میآورند.
آموزگار درس ریاضی باید سعی کند تجارب منفی و ناخوشایندی را که گروهی از دانش آموزان در خصوص درس ریاضی در ذهن دارند، فراموش کند و زمینهای مثبت به آنها بدهد.
کاهش اضطراب ریاضی از طریق رفع اشکال و بازگشت به مفاهیم اولیه، به کار بستن شیوههای جدید آموزش، ایجاد فضایی شاد و پرانرژی، پذیرش اشتباه و خطای شاگردان، تشویق به پرسشهای کلاسی و درک اشکالات دانش آموزان از جمله نکاتی است که آموزگاران برای کاهش اضطراب ریاضی در میان شاگردانشان میتوانند به کار بندند.
احساس خجالت و شرمساری، احساس مشترکی است که اغلب دانش آموزانی که نمیتوانند پاسخهای صحیح مسائل ریاضی را بنویسند، بدان دچار میشوند.
آموزگاران باید آگاه باشند فرصتی که برای حل مساله به دانش آموزان میدهند، متناسب با سختی و پیچیدگی مساله باشد.
آموزگارانی که انتظار دارند دانش آموزان همواره جواب صحیح را به دست آورند، آنها را دچار اضطراب و نگرانی میکنند و موجب شرمساری آنها جلوی دوستان و هم کلاسیهایشان می شوند.
همین امر موجب میشود که این گروه از دانش آموزان از مطرح کردن پرسشهای خود سر کلاس اجتناب ورزند.
5ـ با خوش رویی و روحیهای شاد تدریس ریاضی را آغاز کنید. آموزگارانی که عصبانی، خسته و پرخاشگرند و با کج خلقی به دانش آموزان درس میدهند، جوی منفی و ناخوشایند در کلاس حاکم میکنند کـه موجـب تـرس و دلـهــره دانـش آموزان میشود.