سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معلم یار_majid karimi
 
قالب وبلاگ

 

دید کلی

 

کودک دو ساله شما دیوار را با ماژیک خط خطی کرده ، بچه پنج ساله تان پس از این که به او کلمه «نه» گفتید باز هم شیرینی میخواهد، فرزند 7 ساله شما دروغ میگوید. ممکن است در لحظه اول از عصبانیت منفجر شوید، اما برای رسیدن به یک راه حل بهتر باید صبور بود، به علاوه این که میدانید اگر عصبانی شوید در آخر کار با یک عذرخواهی یا قرار گرفتن کودک در وضعیت دفاعی به پایان میرسد. در واقع آن چه به آن نیاز دارید نقشه یک بازی است. این طرح میتواند تقریباً راهکار کلی باشد.

 

خونسرد بودن علاوه بر این که اوضاع و احوال را آرامتر میکند به فرزندتان نیز فرصت میدهد تا حرفهایتان را بهتر بشنود. اگر فریاد بزنید، همه چیز را از پایه خراب خواهید کرد. چون فرزندتان به جای پی بردن به کار اشتباهی متوجه خشم و ناراحتی شما میشود.

 

 

روش انضباط 60 ثانیهای ، طرحی خاص برای به اجرا در آوردن دقیق نظم و انضباط در خانه نیست. اگر روش 60 ثانیهای را بکار برید، به نتیجه بهتری دست پیدا خواهید کرد. اگر اعصاب خود را کنترل کنید کودکتان بهتر متوجه میشود که چه انتظاری از او دارید. مطمئن باشید که با این کار الگوی رفتاری بهتری خواهید داشت تا به آنچه از او انتظار دارید دست پیدا کنید. در اینجا 6 مرحله ساده برای دستیابی به این هدف وجود دارد:

10 ثانیه اول: واکنش سریع

 

اولین کاری که شما انجام میدهید گرفتن ماژیک از کودک ، جدا کردن او از خواهر و برادرانش در موقع دعوا یا بردن کودک به اتاق دیگر است. یکی از متخصصین به این کار مداخله سریع میگوید: نباید توقع داشت که به کودک فرمان ایست دهید و او هم اجرا کند. همیشه حفظ امنیت بچهها بر مسائل دیگر مقدم است، اگر در وجود کودکتان هنوز زمینههای خطر و درگیری وجود داشته باشد، بهترین راه ، دور کردن او از محیط است.

 

پروفسور و استاد دانشگاه بوستون می گوید: «شما باید هر چیزی را که باعث به وجود آمدن مشکلات دیگر شود از دسترس کودک دور کنید. کودکتان باید توجه خود را به شما و موقعیتی که در آن قرار دارد معطوف کند. وگرنه خوردن شیرینی ، و آزار و اذیت خواهر و برادر تبدیل به نوعی سرگرمی برای او خواهد شد.» در صورت لزوم خودتان و فرزندتان را از صحنه هیاهو و جار و جنجال دور نگاه دارید. در نتیجه امکان این که کاری انجام دهید یا حرفی بزنید که بعداً از یادآوری آن پشیمان شوید، از بین میرود.

 

ذهن کودک کاملاً باز و منطقی است و فکر میکند اگر پدر و مادر یکسره او را زیر نظر بگیرند، کار خسته کنندهای است. آنها نظرات و قوانین مختلفی دارند ولی برای به اجرا درآوردن هر کدام از آنها به زمان خاصی نیاز دارند. بنابراین خطرات را جدی بگیرید و کاری را که خودتان نمیتوانید انجام دهید تحمیل نکنید.

 

10 ثانیه دوم : حفظ آرامش

 

عصبانی شدن کار سختی نیست اما چگونگی کنترل آن مهم است (مدیریت پرخاشگری)؛ اگر بگویید که عصبانی نمیشوم حرفتان غیر منطقی به نظر میرسد بلکه باید احساسات بد و خشونت را کنار بگذارید چون کودکان میدانند که چه وقت عصبانی میشوید حتی اگر سعی کنید آن را بروز ندهید.

 

آنچه که در حقیقت به آن نیاز دارید کنترل خشم و عصبانیت است. به گفته یکی از متخصصین اگر در یک خانواده شلوغ و پرهیاهو بزرگ شده باشید که همه فریاد میزدند، بیان کردن احساسات ، کار بسیار مشکلی است. شما باید کوتاهترین و مناسبترین راه را از بین راههای گوناگون پیدا کنید. یعنی به جای این که بگویید: « ای پسر بد» با صدای بلند بگویید: «آ، آ». این کار باعث آرامش شما میشود و همچنین کودک ، دیگر احساس حقارت نمیکند. خونسرد بودن علاوه بر این که اوضاع و احوال را آرامتر میکند به فرزندتان نیز فرصت میدهد تا حرفهایتان را بهتر بشنود. اگر فریاد بزنید، همه چیز را از پایه خراب خواهید کرد. چون فرزندتان به جای پی بردن به کار اشتباهی متوجه خشم و ناراحتی شما میشود.

10 ثانیه سوم : شناخت موقعیت

 

برای چند ثانیه هم شده به آن چه که واقعاً اتفاق افتاده ، توجه کنید. مادری چندین بار به پسرش در مورد خط کشیدن با مداد بنفش بر روی دیوار اتاق خواب گوشزد میکند، در و دیوار همه خط خطی بودند و او بسیار عصبی بود به نظر میرسید که پسرش پشیمان شده و با عکس العمل مادر ، قلبش شکسته است. چند لحظه بعد با کمی بردباری متوجه میشود که کار او تقلیدی از کتاب «هارولد و مداد شمعی بنفش» بوده است. از نقطه نظر او ، این یک کار «سازنده و خلاق بود.» البته با درک احساسات و عواطف کودکان ، در و دیوار و تختخواب ، سالم و تمیز نمیمانند بلکه باعث بروز احساساتش در یک موقعیت کاملاً استثنایی میشود.

 

نباید توقع داشت که به کودک فرمان ایست دهید و او هم اجرا کند. همیشه حفظ امنیت بچهها بر مسائل دیگر مقدم است، اگر در وجود کودکتان هنوز زمینههای خطر و درگیری وجود داشته باشد، بهترین راه ، دور کردن او از محیط است.

 

 

در نظر گرفتن موقعیت ، کار دشوار و سختی است. یعنی شما باید دریابید که چگونه درگیری و برخورد را از تمام چیزهایی که همانند آن در گذشته بوده و ممکن است در آینده نیز اتفاق بیفتد جدا سازید و وقتی که به موقعیت مکانی و زمانی به عنوان یک اتفاق مجزا (به جای یک خطای تکراری) نگاه میکنید، معمولاً متوجه تناقص آن چه کار در ابتدا فکر میکردید، خواهید شد. بداخلاقی یک کودک سه ساله ممکن است مربوط به گرسنگی او باشد، ژولیدگی یک بچه 8 ساله بر سر میز صبحانه شاید در اثر کمبود خوابش باشد. به عبارت دیگر، مجدداً باید موقعیت خود را در نظر بگیرید. از خودتان بپرسید که آیا عواملی وجود دارد که بتوان به کمک آنها از بروز این رفتار در آینده جلوگیری کرد؟ مانند از بین بردن بعضی محدودیتها یا عوض کردن قوانین خانوادگی؛ پس هیچ وقت نگویید: «چند بار به تو گفتم که ...؟» (حتی اگر بعضی چیزها را 100 دفعه به فرزندتان گفتهاید که چنین چیزی محال است) مهم نیست. باز هم دوباره و دوباره بگویید.

10 ثانیه چهارم: حرف زدن با کودک

 

اگر به فرزندتان فرصت هیچ کاری را نمیدهید، پس بهتر است به جای کنترل کردن وی و نظم بخشیدن به رفتارش ، به او مسئولیت بدهید. به جای تنبیه کردن ، به او بگویید که چرا اجازه نمیدهید بعضی از کارها را انجام دهد، به عنوان مثال: خط های روی دیوار با تنبیه پاک نمیشود، گفتن دو یا سه جمله خیلی مؤثرتر است و برای بچههای کوچکتر دو یا سه کلمه کفایت میکند. او دوست دارد که از دهان شما بشنود که چه کار اشتباهی کرده و چگونه میتواند کار بهتری انجام دهد. گفتن جملاتی مانند: «ما روی دیوار نمیکشیم، ما روی کاغذ نقاشی میکنیم؛ یا نباید شیرینی بخوری چون الان نزدیک شام است و بعداً میتوانی آن را بخوری»، خیلی مؤثرتر است اگر با فرزندتان بحث و جدل کنید، علاوه بر این که نتیجهای نمیگیرید، بلکه تأثیر پذیری او نیز نسبت به حرفهای شما کاهش مییابد.

10 ثانیه پنجم : زمان نتیجه گیری

 

بعضی از والدین فکر میکنند که تنبیه رکن اصلی نظم و تربیت است، اما بسیاری از متخصصین با این کار مخالفند. به عقیده یکی از آنها: نتیجه گیری زمانی لازم است که به ثبات کار مطمئن نباشیم. بیان چهار یا پنج کلمه ساده برای گرفتن شیرینی از دست کودک و گفتن : « قبل از شام شیرینی نخور» مطمئناً از قاپیدن شیرینی بهتر است.

با تنبیه کردن کاری پیش نمیرود.

اگر کودکان توپ را در خانه پرتاب میکنند، به جای تنبیه کردن آنها ، باید توپ را از دسترسشان دور نگاه داشت. اگر نتیجه کار درست همان چیزی است که فکر میکردید، کم کم اثربخشی کلامتان نیز به مرور زمان تقویت خواهد شد. اهمیت دادن به نتیجه کار فقط برای یک لحظه ، باعث میشود که فرزندتان بطور مکرر کارهای شما را نادیده بگیرد. آنچه که مهم و مؤثر است، فرصت دادن به کودک برای به دست آوردن تجربه و نتیجه اعمالش است. بطور مثال اگر او بچهها را بزند دیگر نمیتواند با آنها بازی کند.

10 ثانیه ششم: رفتارهای منطقی

 

ذهن کودک کاملاً باز و منطقی است و فکر میکند اگر پدر و مادر یکسره او را زیر نظر بگیرند، کار خسته کنندهای است. آنها نظرات و قوانین مختلفی دارند ولی برای به اجرا درآوردن هر کدام از آنها به زمان خاصی نیاز دارند. بنابراین خطرات را جدی بگیرید و کاری را که خودتان نمیتوانید انجام دهید تحمیل نکنید. شما برای زندگی کردن وظایفی دارید یعنی با گفتن «آخرین شیرینی است که تو میخوری» و یا «تا یک ماه از بازی خبری نیست» نه تنها باعث ناراحتی کودکتان شدهاید بلکه تقریباً باعث تحلیل قوای جسمانی خود نیز میشوید.

 

اکنون همه چیز گفته شد، نقشه 60 ثانیهای خیلی ساده است، اما نیاز به تفکر شما در رسیدن به اهدافتان و به همین میزان نیاز به کنترل بر رفتار خود دارد.

 


[ شنبه 93/3/17 ] [ 5:41 صبح ] [ majidkarimi-دبستان شهیدداریوش بینش فردیس کرج ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب